جستجو
-
۷تصویر
درباره عروس علیخان
مکاتباتی درباره اغتشاش در آذربایجان و قلع و قمع علیخان و ایل شکاک، این که در حمله به قلعه چهریق علیخان و همسر و فرزندانش موفق به فرار شدهاند اما عروسش، همسر محمد آقا، اسیر شده و چون بسیار زیبا بوده ناصرالدوله فرمانده لشکر دولتی او را تصاحب کرده و به آقا علی خواجه نصرت الدوله دستور داده است از او محافظت کند و برایش لباسهای فاخر تهیه کند؛ هم چنین درباره آزاد کردن عروس و سپردن او به شیخ الاسلام، سکونت میرعلیخان و اتباعش در خاک عثمانی؛ و روایت کشتن زنان به دست قزاقها که پس از بریدن گیسوان و جدا کردن سرشان، آنها را به عنوان مرد تحویل دادهاند تا انعام بگیرند.
-
۳تصویر
صورت مخلفات خانم سلطان،۱۳۳۰ ق
صورت مخلفاتی که زمان رفتن نور چشمی خانم سلطان از خوی به تبریز به او داده شده، شامل البسه و اثاث منزل و تعداد هر کدام
-
۱تصویر
قرار بعد از طلاق خدیجه بگم خانم، ۱۳۲۴ ق
قرارداد میان علویه خدیجه بگم خانم، دختر حاجی سید علی خویی، با همسرش، حاجی احمد خویی، مبنی بر این که بعد از طلاق و تمام شدن عدهاش تا زمان رفتن به خوی در خانه حاجی احمد بماند و هر ماه مبلغ یازده تومان قران جدید از بابت خرج و مصارف یا کرایه خانه به حاجی احمد بدهد. همچنین بابت استفاده از لباس چیت، شال حریر، اسباب طلا، هر ماه شش هزار دینار با پول توتون پرداخت کند. وقت رفتن به خوی، خدیجه بگم خانم باید تمام لباسها و اسباب طلاها را با اجرت هر قدر که باشد از قرار ماهی پانزده تومان حساب کرده پرداخت کند.
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
نامه احتمالا به عمید لشکر؛ درباره وضعیت نویسنده در خصوص دادن مرخصی به فوج تبریز پس از دریافت تلگراف و نامه امیر سردار کشیکچی باشی از طریق امیرالامراء حیدرخان امیرتومان و دادن مقداری جیره به آنان؛ چون کتابچه ثبت جیره در دست نویسنده بوده و کامل نشده ناچار با مقرب الخاقان علی نقی خان سرهنگ که برای دیدن خواهرش به خوی می رفته همراه شده است؛ تصمیم برای رفتن به تبریز به منظور محاسبه عمومی قورخانه که با اطلاع از فوت دختر سرهنگ که عیال هژیرالملک بوده با وی به مرند رفته؛ دیدار با میرزا ابوترابخان؛ به این دلایل نتوانسته به حضور مخاطب برسد و از این بابت ناراحت است؛ پیشنهاد علی نقی خان سرهنگ برای دادن...
-
۱تصویر
نامه به عمید لشکر
نامه احتمالا به عمید لشکر به تاریخ ۲۱ رجب؛ درباره سلامتی خانواده؛ پیشرفت میرزا ابوترابخان در خواندن و درخواست خلعت برای او؛ مطالبه غله؛ درخواست نوشتن نامه به صورت هفتگی؛ سؤال درباره تمایل مخاطب به خریدن حصه عطا بیک از روستای ورقه؛ نظرعلی بیگ میرزا ابوترابخان را واسطه غفارخان سلطان کرده و امیرالامراء العظام حاج سطوة السلطنه آنها را به نویسنده رجوع داده که او هم مسئله را خاتمه داده، نگرانی از بابت غفار خان سلطان و دادن مواجب محمد خان توسط مشهدی محمد آقا؛ اینکه نویسنده بیست و دو تومان پول نقدی را که به تبریز آورده بوده برای خانه و تدارک زمستان خرج کرده است، اما اگر بیست و هفت تومانی که از...
غربال
- D شروع از اول
نوع
موضوع
- لباس(۵)
- امور مالی(۴)
- اجرت(۴)
- پول(۳)
- قشون(۳)
- نامه نگاری(۲)
- غله(۲)
- سیاست و دولت(۲)
- زن و شوهر(۲)
- دارایی، ملک، اداره املاک(۲)
- اسلحه(۲)
- کلاه(۱)
- پارچه(۱)
- مسکن(۱)
- مرگ(۱)
- غصب(۱)
- عریضه(۱)
- عثمانی(۱)
- طلاق(۱)
- طلا(۱)
- بیشتر
- لباس(۵)
- امور مالی(۴)
- اجرت(۴)
- پول(۳)
- قشون(۳)
- نامه نگاری(۲)
- غله(۲)
- سیاست و دولت(۲)
- زن و شوهر(۲)
- دارایی، ملک، اداره املاک(۲)
- اسلحه(۲)
- کلاه(۱)
- پارچه(۱)
- مسکن(۱)
- مرگ(۱)
- غصب(۱)
- عریضه(۱)
- عثمانی(۱)
- طلاق(۱)
- طلا(۱)
- سفر(۱)
- ده(۱)
- حیوان(۱)
- جواهر و جواهرآلات(۱)
- تنباکو(۱)
- تلگراف(۱)
- تحصیلات(۱)
- بچه(۱)
- بدهی و قرض(۱)
- اجاره(۱)
- اثاث خانه(۱)